31
خیلی وقته میخوا م بیام و بنویسم اما وقت نمیکنم
ایلیا جونم خیلی ناز و بلا شدی ماشالله
6بهمن واکسن 4ماهگی رو زدی خیلیاذیت شدی درد نداشتی زیاد اما تب اووووووووووووووف همش تبت میرفت بالا.2روز نخوابیدم تاتبت بیاد پایین .
قبل رفتن برای واکسن
بعد از واکسن
2بهمن بهت اولین بار اب سیب دادم.دوست داشتی
1-2 بارم فردا پس فرداش بیسکوییت مادر دادم .اونم دوست داشتیاما دیگه چیزی ندادم تا16بهمن که بهت موز دادم سنگین شد معدت همش تاصبج غررررررررررررر زدی و گریه کردی .برای همی بهت چیزی ندادمتاببرمت دکتر.
برای اولین بار بهم گفتی مامان 12 بهمن 93
اینقده منو بابات ذوق کردیم چلوندیمت .
این روزا دمر میذارمت کمی می مونی غر میزنی و گریه میکنی بلندت کنم
عاشق قورباغه و خرست پو هستی .
دندونات میخاره و اب دهنت میره .
لب اویزون کردن رو یاد گرفتی و همش بغض میکنی و غریبی میکنی .اینلحظه ها خوردنی ترین چیز دنیایی برام .
منو که کار داری محلت نمیدم اگر بغلت باشم مخصوصااگر خواب باشم هی میگی هوووووووووووووووو هووووووووووووووو میبینی نگات نمیکنم یا لگدمیزنی یا با دستات میکوبی بهم .یا موهامو میکشی .بعدشم غش میکنی ازخنده وقتی نگات میکنم
اوج شیرین کاریه این سن .
عاشقتم وروجک من
عکسا15و16بهمن 93
باپات توپ رو بلندکردی مشغول دیدن تی وی هم هستی
بغضت و قورباغه معروف.........
دست خوردنت
قد64
وزن 6400
بالباس
4ماهگی