ایلیاایلیا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

نبــــــــــــــــض زندگـــــیــمان

25

1393/6/28 14:22
نویسنده : مامان مریم
120 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز صبح متوجه شدم پای راستم کمی ورم داره .به بابایی گفتم ببینه درسته یا من توهم زدم ؟ بابایی دید گفت ورم  داره .گفت پاشو بریم  دکتر .صبح با هم رفتیم دکتر 2 ساعت و نیم معطل شدیم تا نوبتم بشه .  دکتر چک کرد و گفت زیر پامو بالش بذارم  1 ازمایش هم نوشت گفت اگر تا 2-3 روز دیگه بهتر نشد ازمایش بده .اگر ازمایش هم نرمال بود  باید از پام سونو گرافی رنگی بگیرن .

بعد از دکترم با بابایی رفتیم بازار و برات خرید کردم کمی که برای خونه و خودم خرید کردیم و اومدیم خونه ناهار هم همبرگر گرفتیم سر راه اومدیم خونه .

عمو رضات هم از قزوین اومده بود تهران شب همگی خونه مادرجونت بودیم . نشستن برام سخت شده .

پامم ورم داشت سختم بود .لگنمم درد میکرد دیگه ساعت 12:30 بودبلند شدیم اومدیم خونه .

پسرکم این چند هفته هم میگذره و میای بغلم  بی صبرانه منتظر اون روزم .

امروز جمعه بود .با بابایی رفتیم برات پوشک و دستمال مرطوب و 1 سری خرده  ریز خریدیم کلا دیگه خریدات تموم شده فعلا .ساک لباسات هم بستم که اماده باشه .....

2 هفته دیگه باید برم برای معاینه لگن .خدا به خیر بگذرونه این مدت باقی مونده رو .

سلما هم کمی زردی داشت که فعلا داره دارو میخوره .دختر خوب و ارومیه فقط شکمو  تشریف داره

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)