ایلیاایلیا، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

نبــــــــــــــــض زندگـــــیــمان

20

1393/5/13 21:06
نویسنده : مامان مریم
120 بازدید
اشتراک گذاری

امروز رفتم واکسن کزاز و دیفتری رو زدم .

با بابایی رفتیم مرکز بهداشت و بالاخره این قورباغه هم قورت دادم .تنبلیم میومد برم .اما بالاخره رفتم .

این روزا از نظر جسمی و روحی افتضاحم افتضاااااااااااااااااااااااح مخصوصا در رابطه با مامانم اینا و مشکلاتشون خیلی اذیتم میکنه .خسته ام .دلم میخواد چشامو ببندم و باز کنم و هیچ کدوم این مسایل ازارم نده و تموم شده باشه .

پسرکم تکونات شدیدتر شده .رو شکمم رو که نگاه میکنن متوجه حرکتت میشن .دیشب بابایی دیدت کلی احساسااتی شد  و قربون صدقه ت رفت .مثل ماهی تو شکمم تکون میخوردی .

چند روز پیش (تعطیلات عید فطر) دایی علی و خانوادش اومدن بودن اینجا .با زندایی رفتیم برای تو و نی نی زندایی کلی خرید کردیم .خیلی خسته شدم .

دیگه جا ندارم برات خرید کنم بقیه خریدات باشه واسه وقتی اومدی و چیزی نیاز داشتی .

دوستت دارم پسرکم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

نیلوفر
13 مرداد 93 21:18
سلام فروش عروسک های دستبافت. گل های کریستالی . کلیپس . پاپوش با قیمت مناسب به وبلاگم سر بزنید http://honarhayeme.blogfa.com/